۱۹ آذر ۱۳۸۹

فیلمنامه نویسی 3

نه - واقعا لازم نیست که برای آموختن از ایده شروع کنیم.   هر فیلمنامه - داستان و یا رمان بدون شک حاصل ایده ای کوچک است که در ذهن نویسنده نطفه می بندد - رشد می کند - تا متولد شود.اما بسیاری از این ایده ها در نطفه می میرند. بسیاری نیز بعد از تولد. بعضی نیز شاید رشد کنند و چاپ بشوند و یا حتی فیلمشان کنند. امروز همه می دانند که هر فیلمنامه نویسی برای نوشتن باید ایده داشته باشد. و می داند که این ایده باید پرورش یافته و پرداخت شود. حتما می فهمد که درام - شخصیت - کشمکش - ماجرا - زاویه دید و هزار تا مسئله اینجوری چه اهمیتی دارد. ولی چرا باز با همه این دانستنی ها / کتاب یا فیلم نمی فروشد! و خواننده و بیننده ندارد. واقعا چرا با همه این تلاش و مشقت - بسیاری از اثار ما ماندگار نیست و بخشی از آن ملال آور است.
حتما شما هم نویسنده و هنرمند و فیلمساز محبوب دارید و برای دیدن آثارشان لحظه شماری می کنید. آیا تا کنون از خودتان پرسیده اید چرا آنها موفق هستند و بخاطر اثرشان است که تا ابد زنده باقی می مانند. منتظر پاسخ شما به این سئوال می مانم!
گاهی وقت ها لازم نیست همه چیز را بترتیب شروع کرد. گاهی نیز نباید از بهم ریختن بعضی چیز ها ترسید. اگر به نوشتن علاقه دارید اول برای خودتان بنویسید. بله. درست خواندید. از هر جایی که دلتان می خواهد.از چیز های کوچک و بی اهمیت شروع کنید. مهم نوشتن است. بمرور خواهیم دید که از این هرج و مرج خارج می شویم و نوشتن را حرفه ای تر ادامه می دهیم. همزمان مطالعه کنید و برای دیدن هر اثرهنری که شما را به وجد می آورد غفلت نکنید. بمرور درک خواهیم کرد که چگونه از طبیعت - زندگی و مردم چیز های نویی بیاموزیم. بزودی به اهمییت فراگیری تکنیک ها وسبک ها پی می بریم. و در می یابیم که نوشتن برای غیر از خودمان ویژه گی های دیگری دارد که ما باید آنرا بیاموزیم. به مردم نگاه کنید. به کسانی که قرار است برایشان بنویسیم. بمرور پی خواهید برد که برای کدام دسته از انها خواهید نوشت.  اما هرگز فراموش نکنید گاهی برای خودتان هم بنویسید. ناگهان خواهید دید مانند کذشته نمی نویسید. طولی نخواهد کشید که جایگاه مناسب خودتان را پیدا می کنید و چیزی را که می نویسید همان چیزی است که برای خودتان می نویسید و آنچه که برای خودتان می نویسید همان اثری است که برای مخاطبتان باقی می گذارید.
بعد ازاین  است که ما بعنوان نویسنده فیلمنامه لازم است نکات دیگری را نیز بیاموزیم که شاید یک نویسنده داستان به دانستن آن نیازی نداشته باشد. این نکات مهم است اما عجیب و غریب و پیچیده نیست.
و اما مسئله ای که من باید به آن اعتراف کنم . و یا شاید بهتر است بگویم مسائلی که با ید با شما درمیان بگذارم از آن جمله این است که همه مطالبی را که شما در این وبلاگ می بینید بدون تصحیح و باز نویسی ودر واقع نسخه اول است. نه دوباره نویسی شده است و نه فرصت دارم آنرا بخوانم و غلط گیری کنم. همینطور می نشینم و تایپ می کنم. بنابراین ممکن است غلط های املایی و اشکال و ایراد زیادی هم داشته باشد. با توجه به اینکه اصلا به تایپ فارسی عادت نداشتم.
مسئله دیگر اینکه نوشتن این پست بمعنی بهتر بودن روش من یا بیشتر بودن اطلاعات من از شما نیست. این کاری است که ما می توانیم بکمک هم ادامه اش بدهیم.
همانطور که می دانید من بخاطر تنبلی و مشغله هایی که داشتم خیلی دیر به فکر این کار افتادم. این وبلاگ هنوز دو ماه نشد که شروع بکار کرد و خیلی خوب می شد که اگر شما در شناساندن آن به دیگران چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور کاری می کردید!

۲ نظر:

  1. سلام

    در پاسخ به سوالی که مطرح کردید.
    به قول الاهی غمشه ای هنر یعنی یه زاویه دید که تا حالا کسی از اون نگاه نکرده.

    من فکر میکنم هنرمند هایی که من رو به وجد می آورند با وسواس کار می کنند و انفدر از نو میسازند که به ایدال برسند.

    پاسخحذف
  2. راجع به این موضوع خیلی چیزها می شه گفت. هم شما و هم آقای قمشه ای درست می گویید. اما زاویه دید و نو آوری با پیچیده کردن و زور زدن برای اینکه چیز نویی گفته شود متفاوت است.

    پاسخحذف